شنب‌غازان؟ يا شام‌غازان؟ و يا شام‌قازان؟ كدام درست‌تر است؟

یازار : علي وقاري

+0 به يه ن
شايد اين براي خيلي‌ها سوال باشد كه چرا اين محله سه جور نام دارد؟! براي همين در وبلاگ شنب‌غازان به اين موضوع پرداخته مي‌شود.


اول به واژه شنب مي‌پردازيم:

واژۀ شنب

در فرهنگ آنندراج در مورد معني واژۀ شنب آمده:

(شنب بر وزن خنب، يعني خم به معني گنبد است- شنب غازان:نام گنبد غازان كه سلطان محمود غازان بن ارغون خان ساخته، ارتفاع آن را يكصد و بيست گز و قطرش را شصت گز نوشته‌اند كه اكنون خراب است.)

در همين لغت‌نامه در باره شنبه آمده:

(نام اولين روز از ايام هفته است و تا شش روز مكرر شود و آن را شنبد با دال نيز گفته‌اند... و گفته‌اند شنبد به وزن و معني گنبد بوده. چنان‌ كه گذشت بهرام گور هفت گنبد به هفت جا ساخته بوده است و هر گنبدي مناسب به ستاره و هر روز منسوب به آن ستاره با لباس مخصوص (به رنگ همان گنبد) در گنبدي بسر بردي چنان كه گنبد ششم به روز پنجشنبه افتادي و روز هفتم كه به گنبد هفتم رفتي آن را شش شنبه گفتي، نام جمعه بعد از ظهور اسلام در هفته درآوردند و اصل آن يوم‌الزينه بوده است و آن را يوم آذينه گفته‌اند و آذين به لغت پارسي زينت را گويند و اكنون با دال استعمال شود.

بهترين و كامل‌ترين توضيحات در مورد مفهوم شنبه و شنب مربوط به كتاب هفت‌پيكر نظامي است. نظامي هفت روز هفته را با هفت آسمان كه خود گنبدي شكل است با هفت رنگ مرتبط ساخته و پيوند بسيار قوي بين آن‌ها برقرار نموده است.

در فرهنگ نفيسي شنب به معني گنبد آمده است.

واژۀ شم

يحيي ذكاء مي‌نويسد:

شنب در زبان مغولي به معني مزار است و در تبديلات بصورت شم در آمده است چنانكه دنب دم نوشته و خوانده مي‌شود.

در فرهنگ نفيسي شم به معني خانه‌ي زيرزميني و كاروان‌سرا و جاي‌باش ستور آمده است.

واژۀ شام

نادر ميرزا مي‌نويسد:

(اكنون سواحل رود ناحيه مشكين را كه برنج و ديگر حبوبات زرع كنند شام گويند.)

در منطقه تير (اردبيل) كلمه‌ي شام و شامات را در مورد زمين‌هاي حاصل‌خيز و كنار رودخانه و نيز زمين‌هاي حاصل‌خيز آبي و غيرماسه‌اي به كار مي‌رود. امروزه اين كلمه بين كشاورزان منطقه واژۀ آشنا و معني‌داري است.

يحيي ذكاء مي‌نويسد:

(در زبان مردم آذربايگان واژه اي به شكل شام "شم" هست كه به زمين‌هاي مسطح و علف‌زار‌هاي كرانه‌ي رودخانه‌ها و درياچه‌ها گفته مي‌شود و پيش از وجود شنب‌غازان به اين قسمت از غرب شهر نيز شام و شم مي‌گفتند.)

همچنين گويند: (شام در تركي به معني مزرعه‌ي آباد و گنبد بلند و همچنين اراضي سبزي‌زار هموار و مسطح است.)

و اكنون اين نتيجه را مي‌گيريم كه شنب واژه‌اي فارسي به معني گنبد و در برخي نويسه‌ها به معني مزار در زبان مغولي آمده است.

اما واژه‌ي شام واژه‌اي تركي آذربايجاني به معني زمين‌هاي مسطح كنار رودخانه‌اي، مزرعه آباد، حاصل‌خيز و غير‌ماسه‌اي و همچنين در بعضي نويسه‌ها به معني گنبد بلند آمده است.

و شم كه امروزه ديگر اين مكان را به آن نمي‌خوانند واژه‌اي است ميان شام و شنب.


حال به واژۀ غازان يا قازان مي‌پردازيم كه ببينيم غازان درست است يا قازان؟

غازان همانطور كه مشهود است، نام هفتمين پادشاه سسلسلۀ ايلخاني و به شكوه رساننده شام تبريز است. اما باز پيش مي‌آيد كه غازان درست است يا قازان؟

نوشتار اصلي نام به مغولي هست: Газан و طرز تلفظ اين كلمه در فارسي هست: گازان؛ اما از آنجايي كه معادل «گ» فارسي در تركي آذربايجاني «ق» مي‌باشد، در اين زبان نوشته مي‌شود: قازان(Qazan)... از طرفي ديگر نوشتار«ق» در فارسي تبديل به «غ» شده و چنين شده است كه قازان،غازان نوشته و ثبت شده است.

البته بد نيست اشاره شود كه در زبان تركي آذربايجاني هيچ كلمه‌اي با «غ» («غ» تركي با «غ» فارسي كه همانند «ق» در آن زبان تلفظ مي‌شود متفاوت است) شروع نمي‌شود و در تركي آذربايجاني تبديل به «ق» مي‌شود و «ق»ي تركي آذربايجاني در زبان فارسي معادل همان «گ» مي‌باشد.

به اين نتيجه رسيديم كه قازان درست است نه غازان و معادل تلفظ قازان در فارسي گازان است. زيرا قازان نوشتار اين كلمه به تركي مي‌باشد.

بعد از اين پژوهشات كه مرور كرديم به اين نتيجه ميرسيم كه:

شام قازان واژه اي كاملا تركي و در مقابل شنب‌غازان واژه‌اي فارسي مي‌باشد و شام غازان واژه‌اي تركي-فارسي است. و به هر حال هر سه واژه مي‌توانند معني اين منطقه را برسانند.

البته نا گفته نماند كه نام اين محله را در تبريز و خود محله و كل آذربايجان با همان نام "شام‌قازان"مي‌شناسند كه طرز تلفظ اين نام در فارسي شام‌گازان مي‌باشد.